معیار |
||||||
|
ای یاد تو مونس روانم ... جز نام تو نیست بر زبانم
مجنون بنی عامر ، آن کار افتاده ی لیلی ، وقتی نقش نام لیلی بر دیوار دید ؛ شیفته ی نقش نام لیلی شد . هفت شبانه روز در مشاهده ی آن نوشته بنشست ؛ و هیچ طعام و شراب نخورد .
گفتند : ای مجنون ! هفت شبانه روز بی طعام و شراب چون به سر آوردی ؟ گفت : ای بیچاره ! کسی را که با نام دوست خوش است ؛ طعام و شراب کجا به یاد آید ؟
وحی آمد به موسی که بنی اسراییل را بگوی که بهترین کس را از میان خود ، اختیار کنید .
هزار کس اختیار کردند. وحی آمد که از این هزار،بهترین اختیار کنید. ده تن اختیار کردند. وحی آمد که از این ده تن ،بهترین اختیار کنید. یکی اختیار کردند. وحی آمد بهترین را بگویید تا بدترین بنی اسراییل را بیارد. او چهار روز مهلت خواست و گرد بر گرد بر میگشت. تا روز چهارم بکویی فرو می شد. مردی را دید که به انواع ناشایست و فساد معروف شده بود. خواست که او را ببرد. اندیشه ای به دلش در آمد که به ظاهر حکم نشاید کرد ، روا بود که او را قدری و پایگاهی بود. به قول مردمان خطی به وی نتوان فرو نتوان کشید و با این که خلق مرا اختیار کردند که تو بهتری، غره نتوان شد. چون هر چه کنم گمان خواهد بود . این گمان در خویش برم، بهتر. دستار در گردن خویش نهاد نزدیک موسی آمد. گفت:هر چه نگاه کردم هیچ کس را بتر از خود نمی بینم. وحی آمد به موسی، که آن مرد بهترین ایشان است . نه به آن که طاعت او بیش است، لکن به آن که خویشتن را بدترین دانست.
« اسرار التوحید»، محمد بن منور
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پدر سنگدل
اصلاح نفس، رمز موفقیّت در زندگى
لذت دنبال نون دویدن!
ارزش و ثواب آیة الکرسى
کوچه عاشقی
سنگ درمانی
گل
محمد مصدق
محمد بلخی
چهارشنبه سوری
[عناوین آرشیوشده]
[ خانه :: پارسی بلاگ :: مدیریت:: پست الکترونیک :: شناسنامه]
تعداد بازدید:48525 |
||
امروز:136 دیروز :41 |
||
پیوندهای روزانه
|
||
درباره خودم |
||
لوگوی خودم |
||
|
||
آرشیو |
||
اشتراک |
||
|